سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ایجاد انگیزش در کارکنان

بسمه تعالی

 افزایش انگیزه در کارکنان

افزایش مهارت کاری و توان افراد به انگیزش کارکنان بستگی دارد ، با توجه به عامل محیطی و با توجه به گذشت زمان انگیزه افراد تغییر خواهد کرد بنابراین  مدیر باید پیوسته عوامل انگیزاننده افراد تحت کنترل خود را شناسائی و در نظر داشته باشد

اهمیت انگیزه های روانی تا اندازه ای است که گفته اند سه چهارم پیروزی در صحنه نبرد را روحیه فراهم می آورد.

فراتر از همه عوامل تولید نیروی انسانی  قرار دارد و نیروی انسانی عاملی استراتژیک در افزایش بهره وری در سازمان  محسوب می گردد .

افرادکانون تمام تغییرات در سازمان هستند و هرگونه تغییر و تحول در سازمان به افراد بستگی دارد ، ایجاد انگیزه در بین کارکنانی که مهارتهای کلیدی دارند بایستی مد نظر مدیر سازمان باشد

هیچگاه تغییری در سازمان  صورت نمی گیرد مگر آنکه انگیزشی برای تغییر وجود داشته باشد

متغیرهای موثر بر بهره وری عبارتند از :

1-    توان 2- شناخت  3- حمایت سازمانی  4- انگیزش یا تمایل 5- بازخور عملکرد        6- اعتبار   7- سازگاری محیطی

توان – عبارت است از استعدادمربوط به کار، تجربه کاری مرتبط با شغل و دانش کاری مربوط به شغل   

شناخت شغل - هریک از کارکنان بایستی از آنچه باید انجام دهند و چگونگی زمان آن آگاهی داشته باشند

حمایت سازمانی کمکی است که کارکنان برای انجام دادن موفقیت آمیز کار به آن نیاز دارند

انگیزش یا تمایل کارکنان باید آشکارا بدانند که عملکردشان با افزایش حقوق ، ارتقاء ، مورد توجه قرارگفتن و امنیت شغلی ارتباط دارد

بازخور عملکرد منظور از این نوع بازخور ارائه غیر رسمی عملکرد روزانه فرد به او و همچنین بازدیدهای رسمی دوره ای است

اعتبار – منظور از اعتبار ، معتبر بودن تصمیمهای مربوط به منابع انساتی از نظر قانون و هنجارها توسط مدیر است  

سازگاری محیطی عوامل بیرون سازمان می تواند عملکرد فرد را تحت تاثیر قراردهد عواملی چون رقابت ، تغیر وضعیت بازار، مقررات دولتی و تغییر خط مشی صاحبان مواد اولیه

با توجه به اینکه بهترین سرمایه دولت کارمندان میباشند و درمیان کارمندان آنهائی که از  سطح علمی بالاتری برخوردارند نفعشان به دولت نیز بیشتر است بنابراین دولت بایستی از هدر رفتن این سرمایه جلوگیری بعمل آورد

 زمانیکه پرسنل کلیدی و با سواد جامعه غرق در مشکلات مادی شدند مجبور ند برای امورات زندگی خود به کارهای جانبی روی آورند و عملاٌ فرصتی برای خلاقیت و نوآوری پیدا نخواهند کرد .

هنگامی که بر اساس سیاستهای دولت میزان  حقوق کارمندان عالم و بیسواد در یک سطح قرار داده میشود مشکلاتی بشرح زیر برای مملکت  بوجود می آید  :

اولاٌ انگیزه کاری افراد کلیدی جامعه از بین می رود و سرمایه واقعی دولت روبه زوال خواهد گذاشت

ثانیاٌ با افزایش بی رویه  حقو ق کارمندان رده های پائین عملاٌ وجوه پرداختی به آنان پس انداز نمیشود و  صرف هزینه های لوکس ومصرفی و عمدتاٌ غیر ضروری خواهد شد که خود بخود افزایش تورم و متعاقب آن افزایش جمعیت را به دنبال خواهد داشت